زندگی نامه مایکل جکسون
زندگي نامه
1958ــ1975: اوايل زندگي و جکسن فايو
مايکل جوزف جکسن در تاريخ 29 آگوست 1958 ، در شهر گري, اينديانا (شهرک صنعتي در نزديکي شهر شيکاگو, ايلينويز) در خانوادهاي از طبقه کارگر متولد شد. پسر جوزف والتر �جو� و کاترين اسکروز استر, او هفتمين فرزند از ده فرزند است. خواهران و برادران او ربي, جکي, تيتو, جرمين, لاتويا, مارلون, رندي و جنت هستند. جوزف جکسن در استخدام معدن آهن بود و اغلب با برادرش لوتر در يک گروه موسيقي R&B به نام فالکونز اجرا ميکرد. مادر مذهبي جکسن، فرزندش را با باورهاي فرقه يهوه (نام خدا در زبان عبري ـــ فرقهاي مسيحي) تربيت کرد.
جکسن از اوايل دوران خردسالي مورد سوء استفاده جسمي و روحي پدرش قرار داشت. او کار بي وقفه, شلاق و کلمات رکيک را تحمل ميکرد. اين سوء استفاده ها, زندگي او را در بزرگسالي تحت شعاع قرار داد. در نتيجه يک جر و بحث ـــــ که بعدها مارلون جکسن به آن اشاره کردـــــ جوزف مايکل را از يک پا, سر و ته در هوا نگه داشت و �بارها و بارها با مشت به کمر و پشت او کوبيد�. جوزف اغلب مچ گيري ميکرد يا فرزندان پسر را به ديوار فشار ميداد. يک شب وقتي جکسن خواب بود, جوزف از بيرون خود را به پنجره اتاق خواب او رساند و در حالي که ماسک ترسناکي بر چهره داشت با جيغ و فرياد وارد اتاق شد. جوزف گفت که ميخواسته به فرزندانش ياد بدهد که هنگام خواب پنجره اتاق خواب را باز نگذارند. اما تا سالها بعد از آن, کابوسهاي دزديده شدن از اتاق خواب جکسن را رها نکرد.
جکسن در مصاحبهاي با اپرا وينفري در سال 1993، براي اولين بار آشکارا در باره سوء استفادههاي دوران کودکي اش سخن گفت. او گفت که در کودکي اغلب از تنهايي ميگريست و گاهي اوقات با ديدن پدرش بيمار ميشد يا حالت تهوع به او دست ميداد. در مصاحبه بسيار معروف ديگري به نام زيستن با مايکل جکسن در سال 2003 , او در حالي که در باره سوء استفادههاي دوران کودکي اش صحبت ميکرد چهره خود را با دستهايش پوشاند و گريست. او با ياد آوري جوزف که با کمربندي در دست روي صندلي مينشست و او و برادرانش را تمرين ميداد گفث �اگه تو اونو درست انجام نميدادي، اون اشکتو در ميآورد، واقعا حالتو ميگرفت.�
جکسن خيلي زود استعدادش را در موسيقي بروز داد، او در سن پنج سالگي در حضور همکلاسيها و حضار ديگر به مناسبت کريسمس اجرا ميکرد. در سال 1964 جکسن و مارلون يکي پس از ديگري به عنوان نوازندگان پس زمينه، با نواختن کونگا و تمبورين، به گروه برادران جکسن ــــ گروهي که توسط جکي، تيتو و جرمين تشکيل شده بودــــ پيوستند. پس از آن جکسن شروع به خواندن در پس زمينه و رقصيدن کرد; در سن هشت سالگي، او و جرمين در جايگاه خوانندههاي اصلي گروه قرار گرفتند و نام گروه به جکسن فايو تغيير کرد. گروه از 1966 تا 1968 در سطح وسيعي از منطقه ميد-وست (Midwest) به اجراي برنامه پرداخت. گروه مکررا در کلوبهاي شبانه سياهپوستان و کلوپهاي کوچکي که در کل �چلين سرکت� ((chitlin circuit ناميده ميشدند به اجرا پرداخت، جايي که برنامه آنها اغلب مقدمهاي براي شروع استريپ تيزها و نمايشهاي مربوط به بزرگسالان بود. در سال 1966 ، آنها در يک مسابقه استعدادهاي مهم محلي، به رهبري مايکل با اجراي آهنگهاي برتر موتاون و آهنگ �I Got You (I Feel Good� (تو رو بدست آوردم-حس خوبي دارم) جيمز براون، به مقام اول دست يافتند.
جکسن فايو در سال 1967 چندين آهنگ از جمله �Big Boy� (پسر گنده) را براي شرکت نشر استيل تاون ضبط کرد و در سال 1968با موتاون رکوردز قرارداد بست. بعدها �مجله رولينگ استون� مايکل جوان را �يک نابغه� با �استعدادهاي احاطه گر در موسيقي� توصيف نمود و اشاره کرد که بعد از اينکه مايکل با برادرانش شروع به خواندن و رقصيدن کرد �به سرعت به عنوان ستون اصلي گروه و خواننده رهبر ظاهر شد�. با وجود اينکه مايکل �با صداي زير يک کودک ميخواند, اما مثل يک رقصنده بزرگسال حرفهاي ميرقصيد و سبک خواندنش انعکاسي از سبک آر- اند- بي(R&B)/ گوسپل هنرمنداني چون سم کوک، جيمز براون، ري چارلز و استيو واندر بود�. گروه با چهار تک آهنگ اولش: �I Want You Back� (مي خوام برگردي)، �The Love You Save� (عشقي که حفظ ميکني)، �ABC� و �I ll Be There�(آنجا خواهم بود), که در جدول 100 آهنگ برتر شماره يک شدند, رکوردي براي خود ثبت کرد. در سالهاي اول حضور جکسن فايو در موتاون، روابط عمومي اين شرکت ادعا نمود که جکسن 9 سالهاست ــــ دو سال کوچکتر از سن واقعي اش ـــــ تا در نظر مخاطب عام با مزه تر جلوه کند و مردم با او بهتر ارتباط برقرار کنند. جکسن از سال 1972 در کل چهار آلبوم استوديويي سولو (انفرادي) با موتاون منتشر کرد, که Got to Be There (بايد برسم اونجا) و بن (Ben) در ميان آنها هستند. اين کارها به عنوان قسمتي از قرارداد جکسن فايو با موتاون منتشر شدند و تک آهنگهاي موفقي از جمله Got to Be There و Ben و يک بازسازي از �Rockin Robin� بابي دي (Bobby Day) توليد شد. فروش گروه از سال 1973 شروع به کاهش کرد, و اعضاي گروه به خاطر پافشاري موتاون در خودداري از دادن حق کنترل خلاقانه يا دخالت در توليد آهنگها به گروه، ناراضي بودند. با وجود اين گروه چند اثر جزء چهل آهنگ برتر، شامل �Dancing Machine� (ماشين رقص ـــ جزء پنج تک آهنگ برتر به سبک ديسکو) و �I Am Love� (من عشقم ـــ جزء بيست اثر برتر) را ثبت کرد. جکسن فايو در سال 1975 موتاون را ترک نمود.
1976ــ1981: تغيير مکان به سوي اپيک و Off the Wall
جکسن فايو قرارداد جديدي با CBS رکوردز در ماه جون 1975 امضا کرد و ابتدا به قسمت فيلادلفيا انترنشنال رکوردز و سپس به اپيک رکوردز پيوست. در نتيجه? يک مشکل قانوني گروه نام خود را به جکسنز (جکسنها) تغيير داد. بعد از تغيير نام, گروه به اجراهاي بين المللي خود ادامه داد و از 1976 تا 1984 شش آلبوم ديگر منتشر کرد. از 1976 تا 1984 مايکل جکسن ترانه نويس اصلي گروه بود، او آهنگهاي موفقي مثل �Shake Your Body (Down to the Ground))�بدنتو تکون بده (بريز پايين))، �This Place Hotel� (اينجا هتل) و �Can You Feel It� (مي توني حسش کني؟) را نوشت.
در 1978 ,جکسن در نقش مترسک در فيلم موزيکال ويز (The Wiz) به ايفاي نقش پرداخت. موسيقي اين فيلم توسط کوينسي جونز تنظيم شده بود که در مدت ساخت اين فيلم به جکسن پيوست و تهيه کنندگي آلبوم سولوي اين خواننده Off the Wall (جدا از بقيه) را پذيرفت. در 1979 ، بيني جکسن در يکي از تمرينات پيچيده رقص شکست. عمل جراحي بيني که در نتيجه اين حادثه انجام شد موفقيت آميز نبود و جکسن از مشکلات تنفسي که ميتوانست فعاليت حرفهاي او را تحت تاثير قرار دهد رنج ميبرد. او به دکتر استيو هوفلين معرفي شد که عمل راينوپلاستي (جراحي بيني) دوم و عملهاي ديگررا در دنباله براي او انجام داد.
جونز و جکسن با همديگر تهيه کنندگي آلبوم Off the Wall (جدا از بقيه) را بر عهده گرفتند. جکسن، راد تمپرتون از گروه هيت ويو, استيو واندر و پل مک کارتي نوشتن ترانههاي اين آلبوم را بر عهده داشتند. Off the Wall در سال 1979 منتشر شد و اولين آلبومي بود که چهار اثر جزء ده اثر برتر, شامل دو آهنگ در صدر جدول، به نامهاي �Don t Stop Til You Get Enough)�تا به اندازه کافي گيرت نيومده بس نکن) و �Rock with You� (رقص با تو) عرضه کرد. Off the Wall رده سوم را در جدول 200 آلبوم برتر بدست آورد و تا به حال فروشي به اندازه هفت ميليون سري در آمريکا و 20 ميليون کپي در سراسر دنيا براي آن ثبت شدهاست. در 1980 جکسن به خاطر تلاشهاي فردي اش در عرصه موسيقي، برنده سه جايزه در مراسم جوايز موسيقي آمريکا شد: آلبوم سول/ آر اند بي برگزيده، هنرمند برگزيده مرد و تک آهنگ برگزيده (براي �Don t Stop Til You Get Enough�). همان سال او برنده جوايز هنرمند برتر سياهپوستان و آلبوم برتر سياهپوستان از مراسم جوايز موسيقي بيلبورد و يک جايزه گرمي براي بهترين اجراي آوازي آر اند بي هنرمند مرد (براي �Don t Stop Til You Get Enough�) شد. با وجود موفقيت تجاري آلبوم، جکسن احساس کرد که Off the Wall بايد تاثر خيلي بزرگتري ميداشت و مصمم شد که با انتشار آلبوم بعدي، به نقطهاي فراتر از انتظارات ديگران دست يابد. در 1980 جکسن بالاترين سهم از فروش آثار را در صنعت موسيقي براي خود محفوظ کرد: 37% از کل فروش آلبوم.
1982ــ1985"Thriller", �موتاون 25�، ما دنياييم و فعاليت تجاري
در 1982 ، جکسن آهنگ �Someone In the Dark� (کسي در تاريکي) را براي کتاب داستان فيلم �E.T. دوستي از سياره ديگر� تهيه نمود. اين قطعه جايزه گرمي بهترين آلبوم براي کودکان را برد. آن سال جکسن آلبوم دوم خود را با اپيک منتشر کرد، Thriller (دلهره آور). آلبوم هشتاد هفته پشت سر هم در ميان ده اثر پر فروش جدول 200 اثر برتر و 37 هفته از اين زمان در جايگاه نخست قرار داشت. نخستين آلبومي که هفت آهنگ در ميان ده تک آهنگ اول جدول 200 اثر برتر از جمله �Billie Jean� (بيلي جين)، �Beat It� (بزن به چاک), �Wanna Be Starting Something� (مي خواي چيزي رو شروع کني), ثبت کرد. براي Thriller هفده ميليون سري فروش توسط RIAA (سازمان توليدکنندگان حرفهاي آمريکا) در ايالات متحده ثبت شده, که باعث کسب جايگاه الماس دوگانه توسط آلبوم شد. اين آلبوم با فروش جهاني که بين 110 ميليون کپي تخمين زده ميشود پرفروش ترين آلبوم جهان معرفي شدهاست.
جکسن مناسبات صنعت موسيقي را از نظر چهارجوب هنري، تجاري و در آمد زايي متحول نمود. وکيل او جان برانکا اشاره کرد که جکسن بالاترين حقوق محفوظ را در ميان هنرمندان صنعت موسيقي دارا بود; تقريبا دو دلار براي هر آلبوم فروخته شده. او هچنين درآمدهاي رکوردشکني از فروش CDها و همچنين فيلم �ساختن ترلر مايکل جکسن� مستندي که توسط مايکل جکسن و جان لنديس تهيه شد __ بدست ميآورد. اين مستند از نظر مالي توسط MTV پشتيباني شد و در عرض چند ماه 000 ، 350 کپي فروش کرد. اين دوره شاهد ظهور محصولات جديدي مانند عروسکهاي مايکل جکسن که در ماه مي 1948 به قيمت دوازده دلار به بازار آمدند بود. Thriller جزئي از فرهنگ آمريکاست; زندگي نامه نويس جي. رندي تارابورلي توضيح ميدهد که، �از برخي جهات، فروش ترلر مثل يک کالاي لوکس ـــ مانند مجله، عروسک، بليط يک فيلم پر طرفدارــــ نبود بلکه مانند يک کالاي ضروري در هر خانهاي پيدا ميشد.�
گيل فريسن رئيس A&M رکوردز، گفت �تمام صنعت از اين موفقيت سود برد�. Thriller آلبومها را در جايگاه مهم تري قرار داد و تعداد زياد تک آهنگهاي برترش باعث تجديد نظر در تعداد تک آهنگهاي عرضه شده از هر آلبوم شد. مجله تايم نوشت که �موج Thriller بهترين سالها را از زمان اوائل 1978 براي صنعت موسيقي به ارمغان آورد; زماني که صنعت موسيقي درآمد کلي معادل چهار ميليارد دلار داشت�. بطور کلي تايم تاثير Thrillerرا همانند بازگشت اعتماد به نفس به روح صنعتي که توسط �ويرانههاي جنبش پانک و سبک فرماليته? پاپ کامپيوتري� محدود شده بود توصيف کرد. انتشارات, تاثير جکسن را از اين جهت اين گونه بيان ميکند، �ستاره? آثار ضبط شده، راديو، راک ويدئو. گروه نجات تک نفره براي صنعت موسيقي. آهنگسازي که بنيان موسيقي را براي يک دهه ميگذارد. رقصندهاي با گرانقدرترين پاها در مسير. خوانندهاي که فراتر از هر سليقه، سبک و همچنين تعصب نژادي پيش ميرود�. نيويورک تايمز او را يک �پديده در عرصه? موسيقي� خواند و گفت که �در دنياي موسيقي پاپ, مايکل جکسن يک طرف و بقيه در طرف ديگر هستند�. طبق گفته? واشنگتن پست, Thriller راه را براي افراد ديگري همچون پرنس باز کرد.
در 25 مارس 1983 ، جکسن بطور زنده در برنامه ويژه تلويزيوني �موتاون 25 : ديروز، امروز، براي هميشه� با برادرانش اجرا نمود و بعد Billie Jean"" را به تنهايي اجرا کرد. او براي اولين بار امضاي هنريش ـــ مون واک ـــ را به نمايش گذاشت. در بار اول پخش تلويزيوني اين مراسم, 47ميليون بيننده شاهد اجراي او بودند، و اجراي او با حضور الويس پرسلي و بيتلز در برنامه اد ساليوان مقايسه شد. نيويورک تايمز گفت, �مون واکي که او به شهرت رساند، استعارهاي از سبک رقص اوست. او چطور اين کار را انجام ميدهد؟ بعنوان يک تکنسين او يک تردست بزرگ است، يک بيان بي کلام خالص. توانايي او در نگهداشتن يک پا بصورت صاف و ثابت، در حالي که او ميلغزد، پاي ديگرش کمانه ميزند و به نظر ميآيد که دارد قدم ميزند نيازمند يک زمانبندي بي نقص است�.
جكسون در كاخ سفيد با رئيس جمهور رونالد ريگان و همسرش
در 27 ژانويه 1984 ، جکسن دچار يک بد اقبالي شد. ضمن ساخت يک فيلم تبليغاتي براي پپسي کولا در سالن نمايش بزرگ شراين در لوس آنجلس، موهاي او بر اثر خطا در عمليات آتش بازي آتش گرفت و پوست سرش دچار سوختگي درجه سه شد. اين حادثه در برابر چشمان سالن لبريز از جمعيت که براي بازسازي يک کنسرت آنجا گرد آمده بودند اتفاق افتاد. اين واقعه سوژهاي براي کنکاش وسيع توسط رسانه ها، با هدف بهره برداري از همدردي لبريز از احساس مردم با جکسن شد. شرکت پپسي خسارت اين حادثه را خارج از دادگاه پرداخت و جکسن يک و نيم ميليون دلاري را که به او پرداخت شده بود به �مرکز سوختگي مايکل جکسن� اهدا کرد. اين مرکز، طرح تکنولوژي جديدي براي کمک به افرادي با سوختگيهاي عميق بود. اندکي پس از آن، سومين جراحي پلاستيک روي بيني جکسن انجام شد و او خود آگاهانه تر درباره? ظاهرش رفتار کرد.
در 14 مه 1984 ، جکسن به کاخ سفيد دعوت شد تا جايزهاي را از دستان رئيس جمهور وقت آمريکا رونالد ريگان دريافت کند. جايزه براي قدرداني از حمايتهاي جکسن از حرکتهاي خيريه بر عليه اعتياد به الکل و مواد مخدر به او داده شد. جکسن در مراسم گرمي 1984 ، هشت جايزه برد. Thriller برخلاف آلبومهاي قبلي با يک تور رسمي حمايت نشد، اما در 1984 تور Victory (پيروزي) جکسونز، اکثر آثار سولوي جديد جکسون را براي بيش از دو ميليون تماشاچي در آمريکا به نمايش گذاشت. او سهم پنج ميليوني خود را از اين تور به خيريه بخشيد.
جکسن تک آهنگ خيريه �We Are the World� (ما دنياييم) را با همکاري لاينول ريچي نوشت، اين آهنگ براي جمع آوري کمک براي مبارزه با فقر در آفريقا و آمريکا در سراسر دنيا منتشر شد. او يکي از 39 مشاهيري بود که در اين اثر به اجرا پرداختند. اين تک آهنگ يکي از پرفروش ترين تک آهنگهاي تمام دورانها شد و با فروشي نزديک به 20 ميليون کپي، ميليونها دلار براي رهايي مردم از قحطي و گرسنگي مهيا نمود. اين اولين باري بود که جکسن به عنوان يک خير ديده ميشد.
هنگامي که جکسن همراه با پل مک کارتي روي دو تک آهنگ برتر �The Girl Is Mine� (دختره مال منه) و �Say Say Say� (بگو بگو بگو) کار ميکرد، روابط اين دو دوستانه شد، و به دلايل مختلف يکديگر را ملاقات ميکردند. در يک گفتگو، مک کارتي از ميليونها دلاري که از کاتالوگهاي موسيقي عايدش ميشد حرف زد; او تقريبا سالي 40 ميليون از آهنگهاي هنرمندان ديگر درآمد داشت. بنابراين جکسن فعاليتهاي تجاري خريد, فروش, و شراکت در حقوق آثار موسيقي را آغاز نمود. کمي بعد کاتالوگ نورثرن سانگز (Northern Songs) به فروش گذاشته شد، يک کاتالوگ موسيقي حاوي هزاران آهنگ، از جمله کاتالوگ گروه بيتلز و آهنگهايي از الويس پرسلي.
جکسن فورا به کاتالوگ علاقمند شد، اما به او گوش زد کردند که رقابت خيلي فشرده خواهد بود، او با هيجان دور و بر اتاق جست وخيز کرد، در حالي که ميگفت، �برام مهم نيست. من اون آهنگها رو ميخوام. اون آهنگا رو برام بخر برانکا (وکيلش)�. برانکا با وکيل پل مک کارتي تماس گرفت، وکيل مک کارتي در پاسخ اعلام کرد که موکلش علاقهاي به قيمت دادن ندارد چون �خيلي گران است�. بعد از آنکه جکسن چانه زنيها را با طرفين شروع کرد, مک کارتي تغيير عقيده داد و سعي کرد که يوکو انو را با خود همراه کند، اما او نپذيرفت، بنابراين مک کارتي کنار کشيد. سرانجام در چانه زنيها که ده ماه به طول انجاميد جکسن بقيه رقبا را از ميدان به در کرد. وقتي مک کارتي فهميد گفت، �من فکر ميکنم اينجور کارا زير آبي رفتنه. اينکه دوست کسي باشي و بعد اون چيزي رو که روش ايستاده، از زير پاش بکشي�. بهدنبال اين بيانيه زندگي نامه نويس جي. رندي. تارابورلي مشاهده کرد که مک کارتي خود ميليونها دلار درآمد از موسيقي هنرمندان ديگر بدست ميآورد. از اين جهت او سرمايه بيشتري نسبت به جکسن داشت. او ميتوانست قيمت آخر را بدهد و کار را تمام کند و ديگر بخاطر مالکيت جکسن بر کاتالوگ دچار فشار مالي نشود.
1986ــ1990: شايعات و جنجالهاي رسانهاي، جلوه ظاهري، بد، زندگي نامه به قلم خودش و فيلمها
در 1986، رسانههاي شايعه پرداز (تبلويدها)، داستاني منتشر کردند که ادعا ميکرد جکسن براي حفظ جواني در زير چتر اکسيژن پر فشار ميخوابد: تصويري از او، درحالي که زير يک جعبه شيشهاي دراز کشيده بود همراه با خبر منتشر شد. با وجود اينکه اين ادعا نادرست بود، جکسن خود به اين داستان جعلي پر و بال داد. او در حال تبليغات براي فيلم جديدش �کاپيتان EO� بود و ميخواست تصويري علمي تخيلي از خود ارائه دهد. او براي پيدا کردن ظاهري عضلاني، يک فرو رفتگي روي چانه اش قرار داد. سپس در فيلم سه بعدي فرانسيس فورد کاپولا، �کاپيتان EO� به ايفاي نقش پرداخت. اين فيلم گران ترين فيلم کوتاه در آن زمان بود، و بعدا جزئي از پارکهاي تفريحي ديزني شد. ديزني لند فيلم را به مدت 11 سال در قسمت سرزمين فردا نمايش داد، در حالي که والت ديزني ورلد اين اثر را در قسمت پارک تفريحي اپکات (Epcot) از 1986 تا 1994 به نمايش در آورد. هنگامي که جکسن يک شامپانزه? دست آموز بنام "بابلز " خريد و با او دوست شد ، رسانهها اين کارش را غير متعارف و نمونهاي از يک رفتار ضد اجتماعي معرفي کردند.بعدا گزارش شد که جکسن استخوانهاي مرد فيل نما را خريداري کردهاست.اين خبر نيز کذب بود، اما داستاني بود که باز خود جکسن در اختيار رسانههاي شايعه پرداز قرار داده بود.اين داستانها الهام بخش ساخت لقب توهين آميز �جکوي خل وچل�(Wacko Jacko) توسط رسانهها شد. اين لقب در سال بعد به گوش جکسن رسيد و در نهايت براي او بسيار بسيار ناخوشايند آمد.او با فهميدن اشتباهش ، از درز دادن داستانهاي ساختگي به رسانهها دست برداشت. اما به خاطر سودي که به جيب رسانهها سرازير ميشد، آنها خودشان شروع به انتشار داستانهاي ساختگي کردند.
پوست جکسن در تمام دوران کودکي و نوجواني اش به رنگ قهوهاي متوسطي بود, اما از اوايل دهه هشتاد، رنگ پوست او روشن تر شد. اين تغيير بطور وسيعي تحت پوشش رسانهها قرار گرفت, از جمله شايعههايي که ادعا ميکردند جکسن پوست خود را سفيد ميکند. در اواسط دهه? هشتاد، تشخيص داده شد که جکسن مبتلا به ويتيلايگو و لوپوس است؛ جکسن مبتلا به لوپوس خفيف است، اما هر دوي اين بيماريها او را حساس به نور خورشيد ميکنند. شيوه درماني که جکسن براي اين بيماريها استفاده ميکند باعث روشن تر شدن پوست او ميشود، و با گريم پن کيکي که براي پوشاندن لکهها و يکدست کردن رنگ پوستش اجرا ميشود، پوست او ميتواند خيلي روشن به نظر برسد. شکل چهرهاش هم تغيير کرده است؛ چند جراح نظر دادهاند که او چند عمل جراحي بيني، جراحي پيشاني، نازک کردن لب و يک جراحي گونه را پشت سر گذاشتهاست. تغييرات چهره او تا قسمتي بخاطر کاهش وزن شديد بود. در اوايل دهه هشتاد بدن جکسن بخاطر تغيير در رژيم غذايي و تمايلش براي داشتن �بدن يک رقصنده� قلمي تر شد. شاهدان اظهار کردهاند که جکسن اغلب سرگيجه داشت و به نظرشان او در مورد چگونه به نظر رسيدن بدنش وسواس پيدا کرده بود؛ برخي افراد حرفهاي در زمينه علم پزشکي بطور علني بيان کردهاند که طبق عقيده آنها خواننده سندروم ديسمورفي بدني دارد، شرايط ذهني که در آن بيمار نميداند ديگران درباره او چه نظري دارند.
چرا که نه، فقط به مردم بگو که من يه فضايي از مريخ هستم. به اونا بگو که من مرغ زنده ميخورم و نصفه شبا رقصاي جادويي ميکنم. اونا هر چي که تو بگي باور ميکنن، چون تو يه گزارشگري. اما اگه من، مايکل جکسن، ميخواستم بگم، �من يه فضايي از مريخم. مرغ زنده ميخورم و نصفه شبا رقصاي جادويي ميکنم�، مردم ميگفتن، �اوه، پسر، اون مايکل جکسن خله. عقلش پاره سنگ ور ميداره. يه حرف لعنتي درست حسابي از دهنش بيرون نميياد�.
صنعت موسيقي در انتظار يک موفقيت برجسته ديگر بود، بنابراين توقعات بسيار بالايي در مورد Bad(بد) ــــ دومين آلبوم جکسن ، پنج سال بعد از انتشار Thriller ــــ وجود داشت. Bad فروش کمتري نسبت به Thriller داشت، اما همچنان يک موفقيت تجاري قدرتمند بود. اين آلبوم در ايالات متحده، هفت تک آهنگ برتر ارائه داد، که پنج تاي آنها(�داياناي کثيف�(Dirty Diana) ،�نميتونم دوستت نداشته باشم�(I Just Can�t Stop Loving You) ، �بد�(Bad) ، �حسي که تو به من ميدي�(The Way You Make Me Feel) و �مردي در آينه�(Man In The Mirror))، در صدر جدول صد اثربرتر ــــ بيش از هر آلبوم ديگري ــــ قرار گرفتند. تا سال 2008،آلبوم Bad به فروش جهاني 30 ميليون نسخه دست يافته است. تور جهاني بد در روز 12 سپتامبر 1987 آغاز شد و در14 ژانويه 1989 به پايان رسيد.تنها در ژاپن، بليطهاي 14 کنسرت به طور کامل به فروش رفت و 570?000 تماشاگر را به خود جلب نمود، تقريبا سه برابر رکورد قبلي که تعدادي برابر 000 200 نفر در يک تور بود.جکسن با اجراي 123 کنسرت براي 4.4 ميليون نفر، درآمدي معادل 125 ميليون دلار به دست آورد، و يک رکورد جهاني گينس براي خود به ثبت رساند.در طول اين سفر، او کودکان بي بضاعت را رايگان براي ديدن کنسرت هايش دعوت ميکرد و کمکهايي به بيمارستان ها، يتيمخانهها و نيز سازمان هاي خيريه اهدا مينمود.
در 1988، او اولين زندگينامه به قلم خود، MoonWalk (قدمي در ماه) را نوشت، که تکميلش چهار سال به طول انجاميد. جکسن از دوران کودکياش، تجربياتش در جکسن فايو و سوء استفادهايي که در دوران کودکي از آن رنج برد، سخن گفت. او همچنين درباره جراحي پلاستيک صحبت کرد، و گفت که او دو جراحي روي بيني اش انجام داده و يک فرورفتگي هم روي چانه اش ايجاد کردهاست. در کتاب، او تغيير شکل چهره اش را بر اثر بلوغ, کاهش وزن، رژيم غذايي منحصر به سبزيجات, تغيير در مدل مو و نورپردازي صحنه دانست. Moon Walk در مکان اول ليست پرفروشهاي نيويورک تايمز قرار گرفت. اين موسيقيدان سپس فيلمي بنام Moonwalker (ماه پيما) منتشر کرد، که حاوي پشت صحنه، موزيک ويدئو و يک فيلم مستقل، که جکسن و جو پسي در آن ايفاي نقش نمودند بود. Moonwalker از همان ابتدا در رتبه? اول جدول برترين موزيک ويدئو کاستها قرار گرفت، و براي ?? هفته در آنجا ماند. سرانجام جاي خود را به Michael Jackson: The Legend Continues (مايکل جکسن: افسانه ادامه دارد) داد.
در مارس 1988، جکسن زميني در نزديکي سانتا ينز, کاليفرنيا, خريداري کرد تا ملک نورلند (Neverland) خود را با هزينهاي معادل 17 ميليون دلار در آنجا بسازد. وسعت اين ملک شخصي 11 کيلومتر مربع است, جکسن نورلند را با چندين چرخ فلک, يک باغ وحش غير متعارف, يک سالن سينما و چهل نگهبان تکميل کرد. در سال 2033، اين ملک را 100 ميليون دلار ارزش گذاري کردند. در 1989 ، درآمد سالانه او از فروش آلبوم ها، محصولات وابسته و کنسرتها تنها براي همان سال, 125 ميليون، تخمين زده شد. کمي بعد، جکسن اولين غربي بود، که در يک تبليغات تلويزيوني براي تلويزيون روسيه ظاهر شد.
موفقيت جکسن باعث شد که لقب سلطان پاپ �را دريافت کند، عنواني که ايدهاش از اليزابت تيلر، بازيگر و دوست جکسن آمد، تيلر هنگامي که جايزه �هنرمند� دهه را در 1989 به او تقديم ميکرد، جکسن را سلطان حقيقي پاپ، راک و سول خواند. براي قدرداني از اثراتي که جکسن بر دهه? هشتاد گذاشت، رئيس جمهور جرج H. W. بوش (George H. W. Bush) جايزه مخصوص �هنرمند دهه�ي کاخ سفيد را به او تقديم کرد؛ بوش جکسن را به خاطر�عظمت محبوبيتش� تحسين نمود. از 1985تا 1990، جکسن 000 500 دلار به بنياد يونايتد نگرو کالج بخشيد و تمام سود بدست آمده از تک آهنگ �Man in the Mirror� نيز وقف خيريه شد.
اجراي زنده �You Were There� (تو اونجا بودي) توسط جکسن در شصتمين سال روز تولد سمي ديويس پسر (Sammy Davis Jr.) نامزد دريافت جايزه در مراسم جوايز تلويزيون آمريکا (امي) شد.
1991ــ1992: Dangerous ، بنياد خيريه Heal The Worldو سوپر باول
در مارس 1991، جکسن قراردادش را با سوني به ارزش 65 ميليون دلار تمديد نمود؛ ارزش اين قرارداد در آن زمان رکوردشکن بود. جکسن هشتمين آلبومش Dangerous (خطرناک) را در سال 1991منتشر کرد. تا 2008، Dangerous هفت ميليون سري در داخل آمريکا و 32 ميليون کپي در سراسر دنيا فروش کردهاست. آمار فروش Dangerous نسبت به Bad سريعتر بالا رفت. در آمريکا، تک آهنگ اول آلبوم �سياه يا سفيد�(Black Or White) پرفروش ترين اثر از اين آلبوم بود، و به جايگاه شماره? يک جدول 100 اثر برتر دست يافت و هفت هفته آنجا ماند، اين اثر عملکردي مشابه در جداول فروش نقاط ديگر دنيا داشت. تک آهنگ ديگر آلبوم �زماني رو بياد بيار�(Remember The Time) در آمريکا به مدت 8 هفته در ميان 5 جايگاه نخست بود، و در جايگاه سوم جدول 100 تک آهنگ برتر قرار گرفت. در 1993 ، جکسن اين آهنگ را در مراسم "جوايز سول ترين"(Soul Train Awards) بر روي صندلي چرخدار اجرا نمود، و در توضيح گفت که در تمرينات آسيب ديده. در بريتانيا و بخشهاي ديگري از اروپا، �دنيا رو شفا بده�(Heal The World)، پرفروش ترين اثر از آلبوم بود؛ اين اثر 450?000 کپي در بريتانيا فروخت و در 1992به مدت پنج هفته در جايگاه دوم جدول قرار گرفت.
جکسن بنياد دنيا را شفا بده(Heal The World) را در 1992 بنيانگذاري کرد. سازمان خيريهاي که کودکان بي بضاعت را به ملک جکسن ميآورد، تا از پارک تفريحي که جکسن بعد از خريد ملک در آنجا ساخته بود بطور رايگان استفاده کنند. اين بنياد همچنين ميليونها دلار براي کمک به کودکان بيمار و جنگ زده به نقاط مختلف کره? زمين فرستاد. تور جهاني خطرناک در 27 ژوئن 1992 آغاز شد، و در 11 نوامبر 1993 خاتمه يافت. جکسن در 67 کنسرت براي 3.6 ميليون نفر برنامه اجرا کرد. تمام درآمد حاصل از اين کنسرتها به بنياد Heal The World منتقل، و باعث جمع آوري ميليونها دلار براي کمک به مردم شد. او حق پخش تلويزيوني تور جهاني Dangerous خود را در ازاي 20 ميليون دلار به HBO فروخت، يک قرارداد رکورد شکن که رکوردش تا به حال پا برجاست. بعد از بيماري و مرگ رايان وايت، جکسن به جلب توجه عموم نسبت به ايدز کمک کرد، بيماري که در آن زمان هنوز جنجال برانگيز بود. او در مراسم آغاز رياست جمهوري بيل کلينتون بطور علني تقاضا کرد که بودجه بيشتري براي کمک به بيماران مبتلا به ايدز و تحقيقات مربوط به اين بيماري اختصاص داده شود.
در يک بازديد مشهور از آفريقا، جکسن از چند کشور اين قاره بازديد به عمل آورد، که گابون و مصر در ميان آنها بودند. اولين توقف او در گابون با استقبال جمعيت 000 100 نفري همراه بود، که لباسها و علائم بومي به تن کرده بودند، برخي از آنها علائمي در دست داشتند که معني ميشد: �به خانه خوش آمدي مايکل�. در سفرش به ساحل عاج، رئيس قبيله بر سر او تاجي نهاد و او را �سلطان ساني� ناميد. سپس او از بزرگان و دولتمردان به زبان هاي فرانسوي و انگليسي تشکر کرد، اسناد رسمي پادشاهي خود را امضا نمود و در حالي که رقصهاي رسمي را نظاره ميکرد، روي تخت پادشاهي از طلا نشست.
يکي از برترين اجراهاي جکسن که به شدت مورد تحسين منتقدان قرار گرفت، در وقت استراحت بين دو نيمه سوپر باول XXVII بود. در شروع اجرا، جکسن به روي صحنه پرتاب شد در حالي که آتش بازي ها، پشت سرش آرام ميگرفتند. از هنگامي که پاهايش به روي سکو رسيد، بدون هيچ احساسي �با مشتهاي گره کرده مثل يک مجسمه با شکوه� آنجا ماند، يک عينک آفتابي و لباس ارتشي با رنگهاي طلايي و سياه بر تن داشت؛ و در حالي که مردم هلهله ميکردند، براي چند دقيقه کاملا بي حرکت ماند. سپس به آرامي عينک آفتابياش را برداشت، آن را دور انداخت و شروع به خواندن و رقصيدن کرد. روتين او شامل چهار آهنگ: �جمع بشيد�(Jam)، �بيلي جين� ، �سياه يا سفيد� و �دنيا را شفا بده� بود. اين اولين مسابقه? سوپر باول بود که تعداد تماشاگرانش در زمان نمايش بين دو نيمه رو به افزايش گذاشت، و تنها در آمريکا، ??? ميليون نفر به تماشاي آن نشستند؛ آلبوم Dangerous جکسن ??پله در جدول آلبومها صعود کرد.
در سي و پنجمين مراسم سالانه? جوايز گرمي در لوس آنجلس، �جايزه? اسطوره زنده� به جکسن داده شد. �Black or White� نامزد جايزه بهترين اجراي آوازي و "Jam" در دو رشته نامزد شد: بهترين اجراي آوازي آر- اند- بي و بهترين آهنگ آر- اند- بي.
1995ــ1999: اتهامات سوء استفاده جنسي و ازدواج
در فوريه? 1993، جکسن دريک مصاحبهي 90 دقيقهاي با اپرا وينفري(مجري تلويزيوني) شرکت کرد؛ اولين مصاحبه? او از سال 1979. هنگامي که از بدرفتاريهاي پدرش از او در دوران کودکي صحبت ميکرد عضلات چهرهاش منقبض ميشد؛ او باور داشت که بيشتر سالهاي دوران کودکياش را از دست داده، و گفت که در کودکي اغلب از تنهايي ميگريست. او شايعات اخير مبني بر اينکه او استخوانهاي مرد فيل نما را خريده و يا اينکه زير چتر اکسيژن پرفشار ميخوابد را رد نمود. همچنين نظرات مربوط به اينکه او پوستش را سفيد کرده را منتفي دانست، و براي اولين بار تصديق کرد که مبتلا به بيماري برص است. 90 ميليون آمريکايي به تماشاي اين مصاحبه نشستند، و اين برنامه چهارمين برنامه? پر بيننده? غير ورزشي در تاريخ آمريکا شد. اين برنامه بحث و کنجکاوي عمومي اي درباره? بيماري برص ايجاد کرد، عارضهاي که تا آن زمان تقريبا شناخته نشده بود. Dangerous بيش از يکسال بعد از انتشارش، دوباره در ميان 10 آلبوم پرفروش جدول موسيقي قرار گرفت.
اما در بيست و چهارم اوت سال 1993 و درست در هنگام اجراي تورهاي Dangerous ، اتفاق غير منتظرهاي رخ داد و مايکل جکسن توسط پسري 13 ساله بنام جوردن چندلر و پدرش ايوان چندلر به سوءاستفاده جنسي از کودکان متهم شد.يک سال بعد از آشنايي جکسن و جوردن چندلر،آن پسر تحت تاثير يک مسکن مشکوک، به پدرش گفت که جکسن اندام جنسي او را لمس نمودهاست. کمي بعد از آن، صداي ايوان چندلر در يک مکالمه? تلفني ضبط شد که در در کنار سخنان ديگر ميگفت : "اگه اين کارو بکنم دوران بزرگ من شروع ميشه. ممکن نيست ببازم. هر چي بخوام گيرم ميياد و اونا تا ابد نابودن.... اين پايان کار مايکله."
تيمهاي قانوني ايوان چندلر و جکسن وارد کار شدند، سپس ايوان چندلر شروع به چانه زني کرد تا قضيه را با يک توافق مالي فيصله دهد، اما توفيقي حاصل نشد؛ چندلر بر سر مبلغ چانه ميزد، اما جکسن نيز با رد درخواستهاي او چند پيشنهاد داد. سپس جردن چندلر به يک روانپزشک و بعدا به پليس گفت که او و جکسن موقعيتهاي بوسيدن ،خود ارضايي و ارضاي جنسي با دهان را با هم تجربه کردهاند، او همچنين جزئيات تصويري، از آنچه ادعا ميکرد اندام جنسي خوانندهاست را، ترسيم نمود. تحقيقات رسمي شروع شد؛ مادر جردن چندلر مصر بود که خطايي از طرف جکسن نبودهاست. نورلند تفتيش شد؛ بچهها و تعداد زيادي از خويشاوندان، اينکه او بچه باز باشد را مصرانه رد کردند. وضعيت جکسن وقتي بدتر شد که خواهر بزرگترش لاتويا جکسن او را به بچه باز بودن متهم کرد، بيانيهاي که لاتويا بعدا پس گرفت. جکسن قبول کرد که در خانه اش از بدن برهنه? او بمدت 25 دقيقه تفتيش به عمل بيايد. اين تفتيش به منظور بررسي وجود تطابق دقيق، با تصوير ارائه شده از طرف جردن چندلر انجام شد. دکترها اتفاق نظر داشتند که برخي شباهتهاي قوي وجود دارد، اما بطور قطعي شبيه نيست. جکسن بيانيهاي پر احساس در باره? آنچه در جريان بود منتشر کرد؛ او اعلام بي گناهي نمود و از آنچه به عنوان پوشش غرض ورزانه? رسانهاي نام برد انتقاد کرد .دوستان نزديک جکسن بعدا بيان کردند که او هرگز از احساس حقارت ناشي از تفتيش بدني اش رهايي نيافت.
جکسن براي مقابله با استرس اتهاماتي که به او وارد شده بود، شروع به استفاده از انواع مسکن ها و داروها کرد. تا پاييز 1993 ، جکسن به اين داروها اعتياد پيدا کرده بود. وضعيت سلامتي جکسن تا حدي به وخامت گذاشت که او ادامه ? تور جهاني Dangerous خود را کنسل نمود و چند ماهي به يک مرکز درمان اعتياد رفت. استرس اتهامات باعث شد که جکسن از غذا خوردن دست بردارد، و وزن بسيار زيادي از دست بدهد. بخاطر سلامتي در حال افول او، دوستان و مشاوران قانوني کنترل روند دفاع و اوضاع مالي او را بر عهده گرفتند؛ آنها از او ميخواستند که به توافق خارج از دادگاه جواب مثبت دهد، چون باور داشتند که در صورت برگزاري جريان طولاني مدت دادگاه ها، جکسن دوام نخواهد آورد. واکنش رسانههاي شايعه پرداز به اتهامات مطرح شده، جکسن را در شرايط نامطلوبي قرار داد. کارشکنيهاي رسانهها و چگونگي پوشش وقايا توسط آنها، شامل : استفاده از سرتيترهاي تحريک آميز براي جلب خوانندگان و رهگذران (در حالي که خود متن با سرتيتر مطابقت نداشت)، پذيرفتن داستانهاي افرادي که براي پول به جکسن تهمت دست داشتن در فعاليتهاي مجرمانه ميزدند ،استفاده? غرض ورزانه از عکسهاي جکسن در بدترين وضعيت ظاهري اش، نبود واقع گرايي و استفاده از سر تيترهايي که به شدت گناهکار بودن جکسن را تلقين ميکرد، بود. در اول ژانويه 1994 بعد از اينکه جردن چندلر از همکاري با تحقيقات جنايي پليس خودداري نمود، جکسن با خانواده? چندلر و تيم حقوقي آنها به مبلغ ?? ميليون دلار در خارج از دادگاه به توافق رسيد.جکسن هرگز دستگير نشد و پرونده با اعلام اين که شواهد کافي در دست نيست بسته شد. در همان سال، جکسن با خواننده و ترانه نويس ليزا ماري پريسلي دختر الويس پرسلي، ازدواج کرد. آنها در سال 1975 ، در يکي از گردهماييهاي فاميلي جکسن ،درهتل و کازينوي بزرگ MGM براي اولين بار يکديگر را ملاقات کردند و در اوايل سال 1993 ، توسط يک دوست مشترک دوباره با هم مرتبط شدند. آنها هر روز تلفني با هم صحبت ميکردند. وقتي اتهامات سوء استفاده? جنسي از کودکان علني شد، جکسن به حمايت عاطفي ليزا ماري وابسته شد؛ او نسبت به سلامتي رو به افول جکسن و اعتياد او به داروها نگران بود. ليزا ماري توضيح داد که :"من باور داشتم که اون هيچ کار نادرستي انجام نداده و اينکه به اون به ناحق تهمت زدن و بله من کم کم مجذوب اون شدم. ميخواستم نجاتش بدم. احساس کردم ميتونم اين کارو بکنم." در يک تماس تلفني که جکسن با ليزا ماري برقرار کرده بود، ليزا او را خيلي هيجان زده، متزلزل و در هپروت توصيف کرد. کمي بعد، او سعي کرد که جکسن را متقاعد کند که اتهامات را خارج از دادگاه حل و به يک مرکز درمان اعتياد مراجعه کند. نزديک پاييز 1993 ، جکسن تلفني به ليزا ماري پيشنهاد داد، او گفت :"اگه ازت بخوام که با من ازدواج کني، اينکارو ميکني؟" پرسلي و جکسن به طور خصوصي در جمهوري دومينيکن ازدواج کردند.البته طرفين تا دو ماه ازدواجشان را انکار نمودند. ازدواج، از زبان ليزا، "زندگي يه زوج ازدواج کرده....که از نظر جنسي فعاله" بود. در آن زمان، رسانههاي شايعه پرداز عنوان کردند که اين ازدواج حقهاي براي سرپا نگه داشتن چهره? مردمي جکسن در پرتو اتهامات قبلي سوء استفاده? جنسي است. جکسن و پرسلي کمتر از دوسال بعد از يکديگر جدا شدند، آنها دليل جدايي را اختلافات غير قابل حل اعلام کردند. ولي ارتباطشان دوستانه باقي ماند.
1995ــ1999: ,History ازدواج دوم و پدر شدن
يكي از تنديس هاي بسياري كه براي معرفي آلبوم HIStory در سراسر اروپا نصب شده بود, تنديس نمايان گر سبك پوشش مشخص و آرايش موي اوست كه از سبك نظامي الهام گرفته شدهاست
در 1995 جکسن کاتالوگ موسيقي "نورترن سانگز" خود را با قسمت نشر موسيقي شرکت سوني ترکيب کرد و "شرکت نشر سوني/ ATV"را ساخت. جکسن مالکيت نصف شرکت را بدست گرفت، 95 ميليون دلار پيش پرداخت دريافت کرد و حتي حق کپي رايت آهنگهاي بيشتري را نيز بدست آورد. او سپس آلبوم دو ديسکي Past, Present and Future,Book I: HIStory (تاريخ (داستان او): گذشته، حال و آينده, کتاب اول) را منتشر نمود. ديسک اول، History Begins (تاريخ آغاز ميشود)، شامل پانزده آهنگ از برترين آثار او بود، که بعدها با عنوان Greatest Hits�HIStory Vol. I(بزرگترين آثار برتر ــــ تاريخ، قسمت اول) در سال 2001 منتشر شد. ديسک دوم، HIStory Continues(تاريخ ادامه دارد)، حاوي پانزده آهنگ جديد بود. آلبوم از همان ابتدا در جايگاه نخست جدول قرار گرفت و اعلام شده که در آمريکا هفت ميليون نسخه فروش داشتهاست. اين آلبوم با 20 ميليون کپي (40 واحد) فروش در سراسر دنيا پرفروش ترين آلبوم چند ديسکي در تمام دوران هاست. HIStory نامزد جايزه? گرمي براي بهترين آلبوم شد. اولين تک آهنگ منتشر شده از آلبوم، �جيغ/کودکي�(Scream/Childhood) بود، که همراه با جوان ترين خواهر جکسن، جنت(Janet)، اجرا شده بود. اين تک آهنگ بالاترين جايگاه در لحظه? ورود به جدول 100 اثر برتر(جايگاه شماره? پنج) را داشت و نامزد جايزه? گرمي براي �بهترين هم آوازي پاپ� شد. �تو تنها نيستي�(You Are Not Alone)، دومين تک آهنگ از HIStory بود؛ اين اثر رکورد دار جهاني براي اولين تک آهنگي است که وارد رتبه اول جدول 100 اثر برتر شد. اين اثر يک موفقيت هنري و تجاري برجسته بود و يک نامزدي گرمي براي �بهترين اجراي آوازي پاپ� را دريافت کرد. در اواخر 1995 ، جکسن در طي تمرينات براي يک اجراي تلويزيوني از حال رفت و سريعا به بيمارستان منتقل شد؛ علت اين پيش آمد خوف ناگهاني حاصل از استرس بود. �ترانه? زمين�(Earth Song) سومين تک آهنگ منتشر شده از HIStory بود، و در 1995 ، در ايام نزديک به کريسمس، براي شش هفته در جايگاه نخست جدول برترينهاي بريتانيا قرار گرفت؛ يک ميليون کپي فروخت، و در نتيجه پر فروش ترين تک آهنگ جکسن در بريتانيا شد.
تور جهاني تاريخ در 7 سپتامبر 1996 آغاز شد و در 15 اکتبر 1997 خاتمه يافت. جکسن 82 کنسرت در 58 شهر براي 4.5ميليون طرفدار اجرا کرد. نمايش در 5 قاره و 35 کشور اجرا، و تبديل به موفق ترين تور جکسن از نظر تعداد تماشاگران شد. در قسمت استراليايي تور جهاني HIStory، جکسن با پرستار متخصص پوست، دبورا جين رو(Deborah Jeanne Rowe)، ازدواج کرد و از او صاحب يک فرزند پسر،بنام مايکل جوزف جکسن پسر(معروف به �پرينس�) و يک فرزند دختر، بنام پاريس مايکل کاترين جکسن شد. اين دو ابتدا يکديگر را در اواسط دهه? هشتاد، وقتي جکسن متوجه شد که مبتلا به برص است ، ملاقات کردند. دبي رو سالهاي زيادي را به مراقبت از بيماري جکسن و همچنين حمايت عاطفي از او مشغول بود، بنابراين قبل از آنکه بطور رمانتيک درگير شوند، رابطه? دوستي مستحکمي ايجاد کرده بودند. آنها ابتدا قصد ازدواج نداشتند، اما بعد از اينکه "دبي رو" براي اولين بار باردار شد، مادر جکسن دخالت کرد و آنها را متقاعد به ازدواج نمود. اين زوج در سال 199 از يکديگر جدا شدند. گرچه جکسن از توضيح دليل جدايي خودداري کرد و آن را جزء "اطلاعات خصوصي" دانست، اما دبي رو به اين سئوال پاسخ داد و علت جدايي را "غير قابل تحمل بودن تلاش بي وقفه? رسانهها در تحت نظر گرفتن زندگي خصوصي جکسن براي او"، اعلام کرد و در ادامه گفت که به جکسن علاقه? بسياري دارد و براي او هر کاري ميکند. دبي رو حضانت کامل فرزندان را به جکسن داد.
در 1997 ، جکسن Blood on the Dance Floor: HIStory in the Mix(خون روي زمين رقص: تاريخ در ميکس) را منتشر کرد، که شامل بازترکيبهايي (ميکس دوباره) از تک آهنگهاي برتر HIStory و پنج آهنگ جديد بود. فروش جهاني اين آلبوم تا سال 2007 شش ميليون کپي گزارش شده، و پرفروش ترين آلبوم بازترکيبي است که تا به حال منتشر شدهاست. اين آلبوم و تک آهنگ هم نام آن، در جدول بريتانيا به جايگاه اول دست يافت. در ايالات متحده، آلبوم به درجه? پلاتينيوم رسيد، اما فقط تا جايگاه ?? جدول بالا آمد. "فوربز" در آمد سالانه? او را 35 ميليون دلار در 1996 و 20 ميليون دلار در 1997 اعلام کرد.
در ژوئن 1999 ،جکسن در چند رويداد خيريه شرکت نمود. او در کنسرت خيريهاي در مودنا (درايتاليا) به لوچيانو پاواروتي پيوست. اين نمايش در حمايت از سازمان خيريه? فرزندان جنگ، يک ميليون دلار براي آوارگان کوزوو، و مبالغي هم براي کودکان گواتمالا جمع آوري نمود. بعدا در همان ماه، جکسن کنسرتهاي خيريه? �مايکل جکسن و دوستان� را در آلمان و کره سازماندهي نمود. بقيه? هنرمندان شرکت کننده عبارت بودند از: اسلش، اسکورپيونز، بويز سکند من, لوثر وندرس، ماريا کري، اي. آر. رحمان، پرابو دوا، ساندرام، شبهنا، آندريا بوچلي و لوچيانو پاواروتي. در آمد اين کنسرتها به "بنياد کودکان نلسون ماندلا"، صليب سرخ و يونسکو فرستاده شد.
2000ــ2002: نزاع انتشارات موسيقي, Invincible و فرزند سوم
در 2000 ، به علت اينکه جکسن بيشتر از هر سرگرمي ساز يا شخصيتي از رويدادهاي خيريه حمايت کرده بود، رکورد ديگري در رکوردهاي جهاني گينس به نامش ثبت شد. در آن زمان، جکسن در انتظار بازگشت مجوز رسمي شاهکارهاي آلبومهايش بود؛ اين مجوز به او اجازه ميداد که آهنگهاي قديمي اش را هر طور که مايل است ارائه کند و دست سوني را از شراکت در سود حاصله کوتاه نمايد. جکسن انتظار داشت که اين اتفاق در اوايل هزاره? جديد روي دهد، اما، بخاطر موادي در قرارداد، اين تاريخ به سال ها بعد موکول شد. جکسن شروع به تحقيق کرد، و مشخص شد که وکيل او و سوني در اين معامله مشترک بوده، که ايجاد "مغايرت منافع" ميکرد. جکسن براي چندين سال درگير يک مغايرت منافع ديگر نيز بود، سوني سالها سعي در خريد تمام سهم جکسن از کاتالوگ موسيقي مشترکشان داشت. اگر حرفه يا وضعيت مالي جکسن خراب ميشد، او مجبور به فروش کاتالوگش ميگرديد. بنابراين، سوني از افول موقعيت جکسن سود ميبرد. جکسن ميتوانست از اين مغايرتها به عنوان بهانهاي براي خروج زود هنگام از قراردادش استفاده کند. درست قبل از انتشار Invincible(تسخيرناپذير)، جکسن به رئيس سوني موزيک اينترتينمنت، تامي ماتولا، اطلاع داد که در حال ترک سوني است. در نتيجه? اين اقدام، تمامي انتشار تک آهنگ ها، فيلمبرداريها و افتتاحيههاي مربوط به آلبوم Invincible کنسل شد. در ژوئيه 2002 ، جکسن اتهاماتي وارد کرد، مبني بر اينکه ماتولا يک �شيطان� و يک �نژادپرست� است که از هنرمندان آفريقايي-آمريکايي اش حمايت نميکند، و از آنها فقط براي منافع شخصي خود استفاده ميکند. او اضافه کرد که ماتولا، همکار او اروينگ لورنزو (آيرو گوتي) را �کاکا سياه چاق� خطاب کردهاست. در جواب ،سوني ادعا کرد که، با توجه به اينکه جکسن از اجراي تور در ايالات متحده خودداري نمود، آنها قادر به تبليغات با انرژي کافي براي Invincible نبودند.
شش سال بعد از آخرين آلبوم استوديويي و پس از گذراندن بيشتر سالهاي آخر دهه? نود و اوايل هزاره? جديد دور از چشم عموم و در شرايطي که توقعات بسيار بالايي وجود داشت، جکسن Invincible را در اکتبر 2001 منتشر کرد. براي کمک به تبليغات آلبوم، يک جشن ويژه? 30 امين سالگرد، به مناسبت 30 امين سال فعاليت هنري او به عنوان يک خواننده? سولو، در مديسن اسکوئر گاردن برگزار شد. جکسن براي اولين بار از سال 1984 با برادرانش روي صحنه ظاهر شد. همچنين اين نمايش اجراهايي توسط مايا، آشر، ويتني هيوستون، ان سينک، اسلش و هنرمندان ديگري ارائه داد. بعد ازحملات 11سپتامبر 2001 ، جکسن به سازماندهي کنسرت خيريه? United We Stand: What More Can I Give(ايستادهايم متحد: بيش از اين چه ميتوانم بدهم؟)، در استاديوم RFK در واشنگتن دي سي کمک نمود. کنسرت در 21 اکتبر 2001 به روي آنتن رفت و شامل اجراهايي توسط تعداد بسيار زيادي از هنرمندان بود. جکسن، آهنگ �بيش از اين چه ميتوانم بدهم؟� (What More Can I Give)را به عنوان اختتاميه اجرا کرد.
Invincible يک موفقيت تجاري بود، که از همان ابتدا در برترين جايگاه جداول 13 کشور وارد شد و تقريبا 13 ميليون نسخه در سراسر جهان فروخت. اين آلبوم در آمريکا به درجه? پلاتينيوم دوگانه رسيد. با اين وجود ميزان فروش Invincible بطور چشمگيري نسبت به آثار منتشر شده? قبلي جکسن کم بود که علت آن تاحدودي مربوط به افول صنعت موسيقي پاپ، کمبود تبليغات، عدم وجود تور جهاني و نزاع انتشارات موسيقي بود. از اين آلبوم سه تک آهنگ ارائه شد:�دنياي مرا باشکوه مي کني�(You Rock My World ) ، �گريه�(Cry) و �پروانه ها�(Butterflies) که آخري موزيک ويدئو نداشت.
سومين فرزند جکسن، پرينس مايکل جکسن دوم (معروف به بلنکت)، در سال 2002 متولد شد. جکسن هويت مادر او را فاش نکرد، اما گفت که تولد فرزند در نتيجه? لقاح مصنوعي از سلولهاي اسپرم خود او بودهاست. در نوامبر همان سال، جکسن در پاسخ به اصرار طرفداراني که زير بالکن اتاق هتل او در برلين جمع شده و خواهان ديدن نوزاد او بودند، پسر تازه متولد شده? خود را روي بالکن اتاق هتل آورد. جکسن در حالي که او را در بازوي راست خود نگه داشته بود و پارچهاي را به ملايمت روي چهره اش انداخته بود، او را براي يک لحظه از نرده? بالکن هتل آويزان کرد، بالکن چهار طبقه از زمين فاصله داشت. اين حرکت انتقادات شديدي را در رسانهها برانگيخت. جکسن عذرخواهي کرد و اين واقعه را "يک اشتباه وحشتناک" خواند.
2003ــ2007: مستند, دومين دادگاه اتهامات سوء استفاده هاي جنسي و ريسکهاي تجاري
در 2003 ، سوني مجموعهاي از آثار برتر شماره? يک جکسن را روي سي دي و دي وي دي منتشر کرد. در ايالات متحده، آلبوم به جايگاه سيزدهم دست يافت و توسط RIAA در رده? پلاتينيوم درجه بندي شد. فروش حداقل 1.2 ميليون واحد (ديسک) از اين آلبوم در بريتانيا به ثبت رسيدهاست.
در همان سال، مستندي بنام زندگي با مايکل جکسون، خواننده را در حالي که دست در دست گاوين آرويزو( پسري که بعدا او را متهم به سوء استفاده? جنسي از کودکان کرد) داشت، و در مورد چگونگي قرار هاي خواب صحبت ميکردند، نشان داد. کمي بعد از پخش تلويزيوني اين مستند، جکسن به هفت مورد تجاوز به کودکان و دو مورد اقدام به کاربرد عامل مست کننده براي تسهيل اقدام به جرم مذکور متهم شد. تمام اتهامات در ارتباط با پسري بنام گاوين آرويزو بود که در زمان وقوع اتهامات وارد شده زير 14 سال سن داشت.
جکسن اتهامات مطرح شده را رد نمود، و گفت که قرارهاي خواب مطلقا به هيچ وجه جنبه? جنسي نداشتند. دوست جکسن اليزابت تيلور در برنامه? "لري کينگ لايو" از او دفاع کرد و گفت که :"توي تخت خواب بودن، تلويزيون نگاه ميکردن. هيچ چيز غيرعادي بينشون نبود. ما مثل بچهها خنديديم و يه عالمه کارتون والت ديسني نگاه کرديم. هيچ چيز عجيب و غريبي در بين نبود."
در روند تحقيقات، وضعيت سلامتي جکسن توسط يک متخصص سلامت ذهني بنام دکتر استن کاتز بررسي شد؛ او چند ساعت را نيز به بررسي وضعيت شاکي گذراند. از نظر کاتز، جکسن در حد يک کودک 10 ساله به عقب برگشته بود و وضعيت رواني اش با وضعيت رواني يک بچه باز مطابقت نميکرد. در جريان دادگاهي که در شرف وقوع بود، جکسن به داروهاي مورفين و دمرال وابسته شد. دو سال بعد از وارد شدن اتهامات به جکسن، دادگاه �مردم در برابر جکسن� در سانتا مارياي کاليفرنيا، آغاز شد. دادگاه تا پايان مه 2005 ، به مدت پنج ماه به طول انجاميد. در طول جريان دادگاه، اين موسيقيدان براي بار ديگر از بيماريهاي وابسته به استرس رنج برد و وزن زيادي را از دست داد، که باعث تغيير در ظاهرش ميشد. در ماه ژوئن، جکسن از تمامي اتهامات تبرئه شد. بعد از پايان جريان دادگاه، جکسن به عنوان مهمان شيخ عبدالله (عبدالله بن احمد بن الخليفه )شاهزاده بحرين، به جزيره? بحرين در خليج فارس نقل مکان کرد.
سوني ، BMG Visionary: The Video Singles(روياي بي ام جي : تک ويدئوها) را در بازار اروپا منتشر نمود: يک سري بيست تايي از تک آهنگهاي برتر او از دهههاي 80 و 90 . در طول پنج ماه هر هفته يک تک آهنگ در فرمت ديسک دو رويه (يک رو DVD و يک رو CD صوتي)، منتشر شد و بعدا مجموع ديسکها به صورت يک ست جعبهاي در دسترس عموم قرار گرفت. ست جعبهاي در 14 نوامبر 2006 در آمريکا منتشر شد.
در 2006 ، بعد از بسته شدن درهاي خانه? اصلي او، نورلند ،گزارش هاي منتشر شده، مبني بر مشکلات مالي جکسن افزايش يافت. يک مسئله? مالي مهم براي او مربوط به يک وام 270 ميليون دلاري بود، که توسط حقوق انتشار موسيقي تحت مالکيت او ضمانت شده بود. بعد از تاخيرات مکرر در بازپرداخت ها، يک بسته? کمک مالي، وامها را از بانک آمريکا به متخصص قرض "فورترس اينوستمنتس" انتقال داد. سوني بسته? جديدي پيشنهاد کرد، اين بسته جکسن را وادار به قرض 300 ميليون ديگر و کاهش مبلغ قسط هاي پرداختي ميکرد. همچنين در آينده فرصت خريد نيمي از سهم جکسن از شرکت مشترک شان را براي سوني فراهم مينمود. جکسن کمک مالي سوني را پذيرفت. با اين وجود، جزئيات اين معامله علني نشد. طبق گزارش "فوربز" با وجود اين وام ها، جکسن همچنان سالي 75 ميليون فقط از شراکت انتشاراتي اش با سوني ،درآمد بدست ميآورد.
يکي از اولين موقعيتهايي که جکسن بعد از جريان دادگاهش در عموم ظاهر شد، بازديد او از دفتر رکوردهاي جهاني گينس در لندن مصادف با نوامبر 2006 بود. در آن بازديد هشت رکورد براي او ثبت شد، که �اولين سرگرمي ساز با درآمد بيش از 100 ميليون دلار در سال� و �موفق ترين سرگرمي ساز تمام دوران ها� در ميان آنها بودند. در 15 نوامبر 2006 ، در مراسم جوايز جهاني موسيقي، "جايزه? الماس" به مناسبت فروش بيش از 100 ميليون آلبوم به جکسن تقديم شد. در نتيجه? فوت جيمز براون، جکسن براي به جا آوردن احترامات خود نسبت به اين هنرمند به آمريکا بازگشت. او، همراه با 8000 تن از مردم، در تشييع جنازه? مردمي جيمز براون در 30 دسامبر 2006 شرکت و به او اداي احترام نمود. در اواخر 2006 ، جکسن پذيرفت که همسر سابقش ،دبي رو، در حق حضانت دو فرزندشان سهيم باشد. در سال 2007 ، ،جکسن و سوني ،"فيمس موزيک LLC" را از وايکام خريدند. اين معامله حقوق آهنگهاي برخي هنرمندان، از جمله امينم, شکيرا و بک را به جکسن منتقل کرد.
"من از شش سالگي در صنعت سرگرمي سازي هستم... به قول چارلز ديکنز �هم بهترين دورانها بوده، هم بدترين دوران ها� اما من شغلمو عوض نميکنم... در حالي که بعضيها تلاشهاي مغرضانهاي براي صدمه زدن به من انجام دادن، من با قدمهاي بلند و روان به راهم ادامه ميدم چون خانوادهاي عاشق، ايمان محکم و دوستان و طرفداران فوق العادهاي دارم، که از من حمايت کردن، و خواهند کرد."
2008-2009: سالهاي آخر
به مناسبت بيست و پنجمين سالگرد انتشار آلبوم Thriller ، جکسن آلبومي دو ديسکي بنام Thriller 25(دلهره آور 25) منتشر کرد. اين ست شامل 9 آهنگ اصلي آلبوم، بازترکيبها و يک آهنگ جديد به نام �براي تمام دورانها�(For All Time) بود. دو بازترکيب منتشر شده، �The Girl Is Mine2008� و �Wanna Be Startin Something 2008� به موفقيت متوسطي دست يافتند. Thriller 25يک موفقيت تجاري بود، و به عنوان يک آلبوم دوباره منتشر شده عملکرد خوبي داشت. اين آلبوم در 8 کشور و اروپا شماره? يک ،در آمريکا شماره? دو و در بريتانيا شماره? سه شد و در بيش از 30 جدول موسيقي، در 10جايگاه برتر قرار گرفت. Thriller 25 به عنوان يک آلبوم دوبار منتشر شده مجوز ورود به جدول 200 اثر برتر را نداشت، اما به جايگاه نخست "جدول برترين کاتالوگهاي پاپ" وارد شد، و براي 11 هفته? متناوب در آن جايگاه باقي ماند و بهترين فروش در 12 سال اخير را در آن جدول رقم زد.
در 21 نوامبر 2007 تبلويد هاي خبري اخباري مبني بر روي آوردن مايکل جکسن به اسلام در خانه? استيو پورکارو به همراه موسيقي دان بريتانيايي کت استيوز (اکنون يوسف اسلام) و تغيير نامش به ميکاييل منتشر کردند. اما اين گزارش ها توسط خود جکسن تاييد نشد. برخي منابع اظهار کردند که او در 2007 در زماني که برادرش جرمين گفت که او ممکن است مسلمان شود، به اسلام روي آورده بود.
به منظور گرامي داشت 50 امين سالگرد تولد جکسن، "سوني BMG" يک آلبوم مجموعهاي بنام King of Pop(پادشاه پاپ) در کشورهاي مختلف منتشر نمود. اين آلبوم حاوي آثاري از دوران کاري گروهي يا سولوي جکسن ميشد، که تماما توسط طرفداران انتخاب شده بودند. طبق انتخاب طرفداران، هر کشور ليست آهنگهاي منحصر به فرد خود را داشت. با وجود اينکه اين آلبوم در آمريکا منتشر نشد، King of Pop در سطح وسيعي از کشورهاي جهان در 10 جايگاه برتر قرار گرفت.
براي وامي که جکسن به ضمانت نورلند(Neverland) گرفته بود، فورتريس حراج اين ملک را بررسي کرد. اما سرانجام وام را به "کلني کپيتال LLC" فروخت. در نوامبر، جکسن عنوان مزرعه? نورلند را به "کمپاني مزرعه? دره? سيکامور LLC" تغيير داد. مزرعه? دره? سيکامور، شراکتي بين جکسن و کلني کپيتال LLC است. وامي که جکسن بدهکار بود پرداخت شد. او 35 ميليون از اين ريسک تجاري بدست آورد.
در مارس 2009 ، جکسن اعلام کرد که از 8 ژولاي، 10 کنسرت ـــ با عنوان �اين است� ـــ دراستاديوم O2 اريناي لندن اجرا خواهد نمود. او در توضيح گفت:"فقط ميخواستم بگم که اينها آخرين اجراهاي نمايشي من خواهند بود. وقتي ميگم اين آخرش است، واقعا منظورم همين است" و اضافه کرد که اين "آخرين فراخوان به پرده? نمايش" اوست. به دليل استقبال بي نظير مردم تعدادکنسرتها به 50 کنسرت افزايش يافت و تمام بليطها به فروش رفت. فروش بي سابقه بليط هاي سري کنسرت هاي جديد جکسن باعث ثبت چندين رکورد جديد براي او شد.در صورت برگذاري اين کنسرت ها حدود يک ميليون نفر به تماشاي اين کنسرتها مي رفتند که بزرگترين استقبال در يک شهر از يک هنرمند در تاريخ مي شد. اين کنسرتها همچنين رکورد سريع ترين فروش اين تعداد بليط (در عرض چند ساعت) را در دست دارد. رندي فيليپس رئيس "AEG لايو" عنوان کرد که 10 اجراي اول براي جکسن در آمدي معادل تقريبا 50 ميليون يورو به همراه مي آورد.تاريخ شروع کنسرت ها 13 ژولاي 2009 و پايان آن 6 مارس 2010 بود.
کمتر از 3 هفته قبل از شروع کنسرت ها در لندن، جکسن بر اثر ايست قلبي درگذشت. شرکت کلمبيا پيکچرز ، تصديق کرده است که فيلمي مستند از آخرين تمرين ها ،وقايع پشت صحنه و مصاحبههاي مربوط به کنسرت "اين است" را در تاريخ 28 اکتبر 2009 ، به نمايش عمومي در سينماهاي سراسر جهان در مي آورد.
مرگ
در 25 ژوئن 2009 ،جکسن در خانهاي اجاره شده در بلوار" نورث کارل وود" در منطقه? هومبلي هيلز لوس آنجلس در حالي که بيهوش بود بر روي تختش پيدا شد. تلاش براي به هوش آوردن او توسط پزشک شخصياش ناموفق بود. اداره? آتشنشاني لوس آنجلس در ساعت 12:22 تماسي دريافت کرد و 3 دقيقه? بعد به محل رسيد. گزارش شده بود که او نفس نميکشيد و عمليات احياي قلب انجام شد. تلاش براي احياي او در راه و براي يک ساعت ديگر در مرکز پزشکي يو سي ال آ، بعد از رسيدن به آنجا در حدود ساعت 13:14 ادامه يافت. به گزارش پيراپزشکهايي که به خانه? او رفتند او در همان زمان هم در حالت ايست قلبي قرار گرفته بود. مرگ او در ساعت 2:26دقيقه به وقت محلي اعلام شد. در 28 اوت پزشکي قانوني لوس آنجلس رسماً مورد مرگ مايکل جکسون را قتل معرفي کرد. جکسون در شب 3 سپتامبر ، در گورستان "فارست لاون"در کاليفرنيا به خاک سپرده شد.
سبک موسيقي
سوژهها و سبک ها
استيو هوآي ،از آل موزيک(All Music)، بيان ميکند که توانايي و استعدادهاي فراوان جکسن، او را قادر به تجربه? سوژهها و سبکهاي گوناگوني از موسيقي، در طول دوران کاري سولوي (تک خواني) خود کردهاست. به عنوان يک موسيقيدان، او از سبک رقص و بالادهاي (سبک عاشقانه يا احساس گرا) موتاون، به سبک نيو جک سوينگ(new jack swing ــ سبک ترکيب ار اند بي ، سول و رپ) با مايههاي تکنو،استفاده کرده و بعد به ترکيب تمام اينها با ريتمهاي فانک و گيتار هارد راک پرداختهاست. برخلاف بسياري از هنرمندان، جکسن آهنگهاي خود را روي کاغذ نمي نوشت. بلکه آنها را توسط يک دستگاه ضبط صوت ديکته ميکرد؛ هنگام ضبط، او آهنگ را از حفظ ميخواند. تعدادي از منتقدان بيان کردهاند که آلبوم Off The Wall ،ترکيبي از بالادهاي فانک، ديسکوـ پاپ، سول، راک ملايم، جاز و پاپ است. مثالهاي مهم عبارتند از: بالاد �او از زندگيم بيرون است�(She s Out Of My Life) و دو آهنگ ديسکوي Workin Day and Night و Get on the Floor.
طبق نظر هوآي، Thriller نقاط قوت Off the Wall را قوي تر و خالص تر کرد؛ قطعات دنس(رقص) و راک جسارت آميزترند. در حالي که ملوديهاي پاپ و بالاد ها، ملايم تر و روح انگيزتر هستند. قطعات برجسته اين آلبوم عبارتند از: بالاد هاي �طبيعت انسان�(Human Nature)، �بانويي در زندگيم�(The Lady In My Life)، �آن دختر مال من است�(The Girl Is Mine) و قطعات فانک Wanna Be Startin Something و Billie Jean و همچنين آهنگ هاي ديسکوي �عزيزم مال من باش�(Baby Be Mine) و P.Y.T.
کريستوفر کانلي از مجله? رولينگ استون درباره ? Thriller اظهار کرده که:"جکسن علاقه ? طولاني مدتش به تِم پارانويا(وهم گرايي)، و خيالات تيره و تارش را در آلبوم دلهره آور گسترش دادهاست." استفن ارلوين از ال موزيک اشاره کرد که:"اين گرايش در آهنگ هاي Billie Jean و Wanna Be Startin Something مشهود است." در�Billie Jean� جکسن درباره? يک طرفدار سمج ميخواند، که ادعا ميکند جکسن پدر فرزند اوست. در Wanna Be Startin Something او برعليه شايعات و رسانهها صحبت ميکند. Beat It، آهنگ راک ضد خشونت خياباني، اداي احترامي به تاتر موزيکال وست سايد استوري بود و طبق گفته? هوآي، اولين آهنگ راک تحول آفرين جکسن شد. هوآي همچنين اشاره کرد که، قطعه? همنام با عنوان آلبوم، Thriller ، آغازگر ابراز علاقه? جکسن به موضوعات فراطبيعي است. موضوعي که او در سالهاي بعد هم بارها به آن پرداخت. او در اين آهنگ، از جلوههاي صوتي سينمايي، موتيفهاي فيلمهاي وحشت و حقههاي آوازي براي القاي حس خطر در کارش استفاده کرد. در 1985 ، جکسن آهنگ حماسي We Are The World را براي اهداف خيرخواهانه نوشت. موضوعات بشردوستانه بعدها جزء هسته? مرکزي زندگي و موسيقي او شدند.
در آلبوم Bad، ايده? جکسن ،حول محور عاشقي طعمه جو، در آهنگ راک Dirty Diana ديده ميشود. اولين تک آهنگ اين آلبوم، I Just Can t Stop Loving You يک آهنگ عاشقانه? سنتي است. در حالي که Man in the Mirror يک بالاد حماسي درباره? اعتراف و چاره جويي است.�مجرم زيرک�، روايتي از يک هجوم خونبار، تجاوز و شايد هم قتل مي باشد.او در اين آهنگ، از صداي طبلهاي ديجيتالي، خطوط بم ساخته شده توسط کيبورد، المنتهاي سازهاي ضربي و صداي تپش قلب خودش، براي ارائه? تاثير نافذ يک قلب تپنده، استفاده نمود.
استفن ارلوين از ال موزيک، اظهار ميکند که، آلبوم Dangerous جکسن را به صورت يک فرد کاملا متناقض نشان ميدهد.او توضيح ميدهد که، اين آلبوم متفاوت تر و متنوع تر از آلبوم قبلي او ،Bad ،است. بطوري که، مخاطب حرفهاي را مورد توجه قرار ميدهد، اما با قطعات حماسي نظير Heal the World براي مخاطب سطح متوسط نيز جذاب است. قسمت اول آلبوم، به سبک "نيو جک سوينگ"پرداختهاست و شامل قطعات Jam و Remember the Time است. در آهنگ Black or White، جکسن از المنتهاي هارد راک استفاده ميکند.در اين آلبوم، جکسن براي اولين بار ناهنجاريهاي اجتماعي را جزء موضوعات اصلي موسيقي خود قرار ميدهد. براي مثال Why You Wanna Trip on Me برعليه گرسنگي جهاني، ايدز، بي خانماني، سوء استفاده از داروها و مواد مخدر اعتراض ميکند. آلبوم Dangerous حاوي تلاشهايي درباره? بيان تمايلات جنسي، مثل آهنگ �پشت درهاي بسته�(In The Closet) است. آهنگ رمانتيکي درباره? ميل و انکار، ريسک و خوددار بودن، زهد و رابطه و خلوت و افشاء. قطعه همنام با عنوان آلبوم، ادامهاي است بر موضوع عاشق طعمه جو و ميل مفرط. قسمت دوم آلبوم شامل آهنگهايي حماسي به سبک پاپ ـ گاسپل درون گرا است ؛مانند:Heal The World ،�آيا آنجا خواهي بود؟�(Will You Be There) و Keep the Faith. در اين آهنگ ها، جکسن سرانجام لب به سخن درباره? برخي دلمشغوليها و نگرانيهاي شخصي اش باز ميکند. در بالاد �خيلي زود رفت�(Gone Too Soon)، جکسن به دوستش رايان وايت، و افرادي که بر اثر بداقبالي مبتلا به ايدز شده اند، اداي احترام مينمايد.
آلبوم HIstory ، فضايي از وهم و سوء ظن را در خود دارد. اين آلبوم، بر روي سختيها و جنجالهاي علني که جکسن قبل از توليد اين آلبوم درگيرشان شد ،تمرکز ميکند. در آهنگ هاي نيو جک سوينگ ـ فانک ـ راک Scream و Tabloid Junkie همراه با بالاد آر اند بي You Are Not Alone، جکسن آثار تلافي جويانه اي، برعليه بي عدالتي و انزوايي اي که احساس ميکند ميسازد و بيشتر خشمش را به سوي رسانهها نشانه ميگيرد. در بالاد درون گرا ي �غريبه در مسکو�(Stranger In Moscow), جکسن غم خود را به خاطر �سقوط از شوکت� ابراز ميکند. در حالي که آهنگهايي مثل �ترانه زمين�(Earth Song)، کودکي و Little Susie همه قطعات پاپ اپرايي هستند. در قطعه? .D.S، جکسن يک حمله? لفظي بر عليه تام اسندن آغاز کرد. او اسندن را به عنوان يک ضد اجتماع سفيد پرست که "ميخواهد منو به چنگ بياره، زنده يا مرده "توصيف ميکند. اسندن در مورد آهنگ گفت: "من ـــ بهتره بگيم ـــ بهش افتخار ندادم آهنگشو بشنوم، اما بهم گفته شده که آهنگ با صداي شليک گلوله تموم ميشه."
در توليد آلبوم Invincible ، جکسن طي برنامه? کاري سنگيني با توليد کننده ،رادني جرکينز، کار کرد. اين آلبوم از قطعات سول مدرني مثل Cry و The Lost Children و بالادهايي مثل Speechless ، �سپيده دم�(Break Of Dawn)، �پروانه ها�(Butterflies) و قطعاتي که ترکيبي از سبکهاي هيپ هاپ، پاپ و رپ، مانند Heartbreaker ، Invincible و 2000Watts تشکيل شدهاست.
پنجشنبه 21 مهر 1390 - 10:11:51 PM